کد مطلب:211587 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:269

اوضاع سیاسی در زمان امام صادق
اوضاع سیاسی، مهم ترین پدیده ی اجتماعی زندگی انسان ها در طول تاریخ است. زیرا اوضاع سیاسی و رابطه ی حكومت و مردم و شكل و خصوصیات حكومت در برخورد با مردم به طور مستقیم بر امنیت، سطح زندگی، اعتقادات، وضعیت علمی، ادبی و ثبات شخصیتی مردم جامعه اثر می گذارد. به این دلیل، وضعیت سیاسی اهمیت و نقش مؤثری در زندگی اجتماعی بر عهده دارد. اجتماع انسان ها بر اساس ارزش ها و اصول سیاسی شكل مدنیت به خود می گیرند و به آن اعتقاد پیدا می كنند و از نبود آن رنج می برند، زیرا به علت فقدان این اصول، حكام و فرمان روایان از حدود خود تجاوز می كنند و بر اجتماع مسلط می شوند. كسی كه تاریخ امت اسلامی را در 6 قرن اولیه مطالعه كند (در دو دوره ی امویان و عباسیان) و به بررسی عوامل قیام، حركت، بنای تمدن اسلامی، به پیامدهای آن (از قیام، مبارزه، انقلاب و نوآوری) بپردازد، به سه شاخص اساسی دسترسی پیدا می كند كه عبارت اند از:

1- توانایی اسلام در خلاقیت و نوآوری و بسط و اشاعه ی آن در جنبه های مختلف علمی و فرهنگی، جوامع بشری، اصول گرایی، بیان عقیده، مبارزه ی



[ صفحه 22]



سیاسی و دفاع از منزلت انسان و ارزش های وی در برابر ظلم و ستمگری.

2- انحراف حاكمان اسلامی از اصول و مبانی اعتقادی اسلام و زیر پا گذاشتن این اصول از روش های حكومت است كه در تأمل با امت اسلامی نشئت می گرفت. در این میان «عمر بن عبدالعزیز»، از خلفای اموی، تلاش كرد تا اوضاع در حال سقوط و ملال آوری را كه امت اسلامی دچار آن شده بود، سامان دهد اما موفق نشد.

3- در این دو دوره، به سر زندگی امت اسلامی پی می بریم كه قادر است علیه حاكمان منحرف (از اسلام) قیام كند و با آن ها مبارزه نماید. همین طور مقاومت اهل بیت را، حقیقتی بارز در این مبارزه شاهد هستیم كه نقش محوری، رهبری و روشنگری را بر عهده داشت به همین علت بی عدالتی، تعقیب، قتل و شكنجه علیه خاندان نبوی، به دست حكام اموی و عباسی صورت گرفت.

امام جعفر صادق علیه السلام با این حقایق سه گانه زندگی كرد، مسائلی قبل از آن به این شدت ظهور نكرده بود. او چهل سال از عمر خود را در دوره ی حكومت امویان سپری كرد و شاهد استبداد، ظلم، بی رحمی و آدم كشی های امویان علیه فرزندان امت اسلامی به طور عام و علویان (كسانی كه به امام علی علیه السلام و فاطمه ی زهرا علیهاالسلام، دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله منتسب می شدند) به طور خاص بود.

امام صادق علیه السلام در عصر خلافت عبدالملك بن مروان به دنیا آمد، بنابراین با خلفای بعدی یعنی ولید بن عبدالملك، سلیمان بن عبدالملك، عمر بن عبدالعزیز، ولید بن یزید، یزید بن ولید، ابراهیم بن ولید و مروان حمار معاصر بود.

ایشان شاهد سقوط حكومت امویان، به سال 132 هـ.ق و انتقال خلافت به بنی عباس بود. هم چنین معاصر خلیفه ی اول عباسی، ابوعباس سفاح بود و حدود ده سال از حكومت ابوجعفر منصور (خلیفه ی دوم) را شاهد بود.

امام صادق علیه السلام در تمام این دوره ها حاضر بود، رنج و مشقت اهل بیت علیهم السلام، ناراحتی، درد و رنج و شكوائیه ی امت اسلامی را مشاهده می كرد.



[ صفحه 23]



اما برای قیام، قدرت و توانایی رویارویی با حاكمان را به دلایل بسیار نداشت. مهم ترین آن دلایل عبارت اند از:

1- او در رأس هرم علمی و اجتماعی قرار داشت و ستون خیمه ی اهل بیت علیه السلام مورد توجه مسلمانان بود. به این علت تحت نظارت شدید حكومت های اموی عباسی و جاسوس های آن ها بود، تمام حركت ها و رفت و آمدهای وی را كنترل می كردند و از حركت سیاسی به معنی واقعی، بر ضد حاكمان مورد نظر جلوگیری به عمل می آوردند.

2- تجربه ی تلخ تاریخی كه امام از رهبری اهل بیت علیه السلام در حركت های انقلابی و قیام هایی كه بر ضد حكومت امویان در عصر حضرت علی علیه السلام و فرزند وی، امام حسن علیه السلام و سپس قیام امام حسین علیه السلام و زید بن علی بن حسین داشت، به دلیل دورافتادگی مردم از ارزش ها و عدم جهت گیری آن ها نسبت به آرمان های مورد نظر با وجود روش های مدبرانه ی اهل بیت كه برای رسیدن به حكومت و خلافت در نظر می گرفتند، او تصمیم به دوری از معركه ی سیاست گرفت، زیرا كه مردم در آن زمان با دغل بازی و خودفروشی، به این آرمان ها خیانت می كردند.

از طرف دیگر، دشمنان به روش هایی روی می آوردند كه عمده ترین آن ها عبارت بود از: هدف وسیله را توجیه می كند، كه این روش مورد پسند امام نبود. به این دلیل عامه ی مردم در فهم آرمان های امام و همراهی او دچار لغزش می شدند و این امر بر مبارزات و قیام هایی كه اهل بیت علیه السلام آن ها را رهبری می كردند، اثر می گذاشت.

به این دلیل (نه غیر آن ها)، امام صادق علیه السلام خود را از صحنه ی مبارزه ی علنی سیاسی كه به صورت علنی باشد، دور نگه داشت تا از این طریق به راه اندازی یك نهضت فكری و علمی دارای روش (كه روح انقلابی را در خود پرورش دهد و ریشه های آن را به دور از چشم دشمنان عمیق گرداند) سریعا روی آورد.

با این روش، به تربیت عالمان،: و پیروان خود در مبارزه ی فرهنگی با حاكمان



[ صفحه 24]



ظالم همت گماشت و با ایجاد رشد سیاسی، عقیدتی، تعمق در احكام شریعت و مفاهیم آن در مردم، مقاومت آن ها را فزونی داد و اركان شریعت و علوم آن را مشخص و استوار گردانید همان طور كه خود می فرماید:

«هر كسی كه از ظلم ظالمی بگذرد، خدا ظالم بیدادگر و جفاپیشه ای را بر او مسلط خواهد كرد. اگر دعا كند، خدا به دعای او پاسخ ندهد و هیچ اجری برای وی قرار ندهد زیرا كه ظلم را پذیرفته است.» [1] هم چنین می فرمایند:

«عمل كننده به ظلم، كمك كننده به او و كسی كه به ظلم رضایت دهد، هر سه شریك اند» [2] در این دوره، سه رویداد مهم و خطرناك سیاسی در حیات امت اسلامی و امام جعفر صادق علیه السلام مشاهده می كنیم كه عبارت اند از:


[1] كليني / اصول كافي / ج 2 / ص 334.

[2] كليني / اصول كافي / ج 2 / ص 334.